طنز تاریخی چرا قوام جزیره کیش را فروخت
چرا قوام جزیره کیش را فروخت .
حتما خیلی ها از تخلفات رخ داده در قشم در زمینه فروش زمین های فرودگاه قدیم تعجب کردند اما راستش این قبیل تخلفات نظیر فروختن و کرایه دادن حتی جزیره و بنادر در جنوب کشورمان امری مسبوق به سابقه هست و در تاریخ تکرار شده است. شاید آقایان متخلف تاریخ هرمزگان را خوانده اند. چون در دوران قاجار چندین و چند بار گمرکات و تشیکلات بندری بندرعباسی را به عمانی ها کرایه دادند که البته در آن دوران امری غریب نبوده است.
در تاریخ ملوک هرمز نیز شاهدیم که وقتی مغولان وحشی به هرمز قدیم (یک فرسخی میناب کنونی ) پایتخت ثروتمند ملوک نزدیک می شوند سلطان ایاز در یک معامله نقدی جزیره هرمز را از حاکم کیش خریداری و کل پایتختش را به این جزیره امن منتقل می کند.حاکمان کیش بعدها متوجه می شوند که روز به روز بر حشمت و جلال هرمز افزوده می شود و کیش در شرایط کسادی قرار گرفته با دوری جستن از گفتمان سیاسی، گزینه جنگ را روی میز قرار داده رشته جنگ هایی با ملوک هرمز ترتیب می دهند که نهایتا این رقابت به وقت اضافه کشیده می شود و دست آخر کیشی ها دست خالی آوردگاه نبرد بی حاصل را ترک می کنند.اما گل سرسبد خرید و فروش جزیره مربوط به دوران احمد شاه قاجار است. وقتی در دوران ناصرالدین شاه حاکم فارس قلعه ای را از یاغیان باز می ستاند شاه ایران هم به جای اینکه مدالی یا چیزی در همین مایه ها به جناب علی محمدخان قوام بدهد، سند شش دانگ جزیره کیش را تقدیم جناب حاکم می کند. این آقای حاکم نیز با توجه به وجود آب شیرین و صید مروارید، مالیات خفنی از ساکنان جزیره می گرفته و کلی کیف می کرده، صداش هم در نمی آورده تا اینکه چند دهه بعد در دوران احمد شاه نوه همین جناب حاکم که به شکل موروثی از دوره صفویه ولایت فارس اداره می کردند جناب میرزا ابراهیم خان قوام یواشکی جزیره کیش را با همه مشاعات به محمدرضا خان سطوه پسر صولت الملک حاکم بستک به قیمت 25 هزار تومان نقدا می فروشد. البته این آقای قوام زرنگ تشریف داشته و چون دولت وقت اعلام می کند که همه ولایات اعم از تیول و خاصه و غیره باید به دولت مرکزی مالیات سالیانه پرداخت کنند در سند فروش شرط می گذارد که با وجود فروش جزیره اما مالک وظیفه دارد سالانه مبلغ هشتصد تومان مالیات به پایتخت ارسال کند. خلاصه این که یهویی یک نفر هوس فروش زمین یک فرودگاه به سرش میزند چندان دور از ذهن نیست و ما احتمال می دهیم آقایان از تاریخ این منطقه کم و بیش اطلاع داشته اند. در مجموع همیشه برخی افراد از تاریخ درس عبرت می گیرند برخی هم نمی گیرند.
برخی از مطالب از کتاب سدید السلطنه و سواحل خلیج فارس اقتباس شده است